کتاب مذکور در چهار فصل تنظیم شده است؛ فصل اول (ابراهیم) به خاطرات شخصی نویسنده با شهید اختصاص یافته است، فصل دوم (ابراهیم در یادها) به دو بخش تنظیم شده است، بخش اول خاطرات خویشان و همسایگان و بخش دوم خاطرات دوستان و همرزمان شهید. فصل سوم (ابراهیم در آیینهها) نیز به ویژگیهای فردی شهید پرداخته شده است و فصل چهارم (ابراهیم در اسناد و تصویر) به اسناد، عکسها و سالشمار زندگی شهید اختصاص یافته است. یکی از مهمترین ویژگیهای کتاب استفاده از خاطرات جمعی درباره زندگی شهید است بطوریکه باید گفت اشخاص مهمی که اطلاعاتی از زندگی شهید داشتند با آنها گفتوگو و خاطراتشان در کتاب گردآوری شده است. همچنین واقعیتنگری در نگارش خاطرات را باید از دیگر ویژگیهای مهم کتاب ذکر کرد.
به گفته نویسنده کتاب، الگوسازی برای نسل جوان خیلی اهمیت دارد و شهید ابراهیم رستمی یک الگوی آسمانی نبوده است که از طرف خدا نازلشده باشد بلکه یک انسان معمولی بود که توانست با تلاش خودش به هدفهایش برسد و زندگی این شهید بزرگوار میتواند الگوی مناسبی برای جوانان باشد.
گفتنی است؛ تحقیق و تنظیم این کتاب 480 صفحهای، برعهده ساسان نورمحمدی بوده که در سال 1395 توسط سوره مهر منتشر شده است. بخشی از این کتاب را میخوانیم:
ابراهیم گفت: «گاز ماشین رو بگیر زودتر از تنگه بریم بیرون.» با حرف او اضطراب همه وجودم را فرا گرفت. پیچ اول را که رد کردیم، ناگهان یکی از بچهها به آن دو نفر که در کنار جاده راه میرفتند و پشتشان به ما بود اشاره کرد و گفت: «اینا رو ببینید. لباساشون سبزه!» با دیدن لباس سبز آنها برق از چشمانمون پرید. به فانوس و پوتینهایشان دقت کردیم. خدایا! چه میدیدیم؟! کجا آمده بودیم؟! باورمان نمیشد. آنها نیروهای عراقی بودند! همه آنهایی که جلوتر دیده و از کنارشان عبور کرده بودیم هم عراقی بودند. باور نکردنی نبود. ما از خط مقدم عراقیها عبور کرده و در قلب دشمن قرار گرفته بودیم؛ آن هم سوار بر ماشین. نمیدانستیم چه کار باید بکنیم. نه راه پیش داشتیم نه راه پس .....